جدول جو
جدول جو

معنی فسانه گشتن

فسانه گشتن
(دَ مَ دَ)
کهنه شدن. فسانه شدن. دیرینه گشتن:
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
سخن نو آر که نو راحلاوتی است دگر.
فرخی.
پدرت و برادرت و فرزند و مادر
شدستند ناچیز و گشته فسانه.
ناصرخسرو.
، مشهور شدن:
فسانه ی خوب شو آخر چو میدانی که پیش از تو
فسانه ی نیک و بد گشتند ساسانی وسامانی.
سنائی
لغت نامه دهخدا