جدول جو
جدول جو

معنی فژغرده

فژغرده
(فَ غَ دَ / دِ)
خیسیده و نم کشیده و ترکرده و آغشته. (برهان). جهانگیری این بیت را از مولوی شاهد آورده است:
علم اندر نور حق فژغرده شد
پس ز علمت نور یابد قوم لد.
اما این بیت در مثنوی چ نیکلسون نیامده و در مثنوی چ 1307 هجری قمری در حاشیه آمده و بجای فژغرده، فرغرده ثبت شده است. در هر حال صحیح کلمه ’فرغرده’ و اسم مفعول از فرغردن است. (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا