کاتب خراسانی. در خدمت سلطان سنجر ملازمت داشته و رایت شاگردی انوری را برمی افراشته است و نیز سلطان مسعود بن محمد بن ملکشاه را مدح کرده است. در کمالات معروف روزگار خود بوده و از اشعار خوب او مسمطی است که در آن لغت های ’دست’ و ’پای’ را در مصراعهای بند اول التزام کرده است و در بند دوم ’شب’ و ’روز’ را و همچنین در بندهای دیگر کلمات دیگر را. و این دوبیتی معروف که در قدح پیش بینی طوفان توسط انوری است اثر طبع فریدالدین است: گفت انوری که از مدد بادهای سخت ویران شود عمارت و که، بر سر ثری. در روز حکم او نوزیده ست هیچ باد یا مرسل الریاح تو دانی و انوری. نیز او را پس از شکست سلطان سنجر از لشکر گورخان ختایی و نجات او به دست ملک تاج الدین ابوالفضل سیستانی یک رباعی جالب است: شاها ز سنان تو جهانی شد راست تیغ تو چهل سال ز اعدا کین خواست گر چشم بدی رسید آن هم ز قضاست کآن کس که به یک حال بمانده ست خداست. (از مجمع الفصحای رضاقلی هدایت چ سنگی تهران ج 1 ص 377 به اختصار). ظاهراً این شعر مربوط به حکم نجومی انوری از شاعر دیگری است و مؤلف مجمع الفصحاء به اشتباه آن را به فرید کاتب نسبت داده است