معنی فرودریده فرودریده(بِ رُ دَ / دِ) شکافته. پاره شده: تهیل، ریخته و فرودریده شدن خاک و ریگ و جز آن. هیار، آنچه بیفتد و فرودریده شود. (منتهی الارب). رجوع به فرودریدن شود لغت نامه دهخدا