معنی فروجستن فروجستن (دُشْ مَ دَ) بزیر جستن. مقابل برجستن. (یادداشت بخط مؤلف) : از اسب فروجست و زمین بوسه داد. (تاریخ بیهقی) لغت نامه دهخدا