معنی فروتابیدن فروتابیدن (دُ کَ دَ) تابیدن به پائین. از بالا تابیدن: زیرا که اگر به چه فروتابد مه را نشود جلالت ماهی. ناصرخسرو. رجوع به تابیدن شود لغت نامه دهخدا