جدول جو
جدول جو

معنی فروافتادن

فروافتادن
(دَ تَ / تِ شُ دَ)
بزیر افتادن. سقوط. (یادداشت بخط مؤلف) :
چون رسولانش ده گام بتعجیل زنند
قیصر از تخت فروافتد و خاقان از گاه.
منوچهری.
بسان گوسپند کشته بر جای
فروافتاد و میزد دست بر پای.
نظامی
لغت نامه دهخدا