معنی فرضخ
فرضخ
(فِ ضِ)
کژدم. (منتهی الارب). عقرب. (فهرست مخزن الادویه) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " فرضخ " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...