جدول جو
جدول جو

معنی فرزندک

فرزندک
(فَ زَ دَ)
مصغر فرزند. فرزند کوچک:
برو تا ز خوانت نصیبی دهند
که فرزندکانت ز سختی رهند.
سعدی.
، طفل شیرخوار: استرضاع، به مزد گرفتن کسی را تا فرزندک را شیر دهد. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا