جدول جو
جدول جو

معنی فرخمیده

فرخمیده
(فَخَ دَ / دِ)
محلوج. پنبۀ زده. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فخمیدن، فخمیده و فرخمیدن شود
لغت نامه دهخدا