نام پسر رستم بن زال است. (برهان). از: فر (پیشاوند به معنی پیش) + آمرز، لغهً به معنی آمرزندۀ دشمن (یوستی، نام نامه ص 90 ستون 2). (از حاشیۀ برهان چ معین). ضبط صحیح این واژه باید به ضم میم باشد، و دو بار در اسکندرنامه با این ضبط در قافیه به کار رفته است: چنین گفت رستم فرامرز را که مشکن دل و بشکن البرز را. نظامی. صاحب انجمن آرای ناصری نویسد: ’آن در اصل فرمرز بوده یعنی شکوه زمین چنانکه کیومرث یعنی بزرگ زمین و تهم مرز که طهمورث معرب آن است یعنی شجاع زمین است’.