معنی فراغ افتادن فراغ افتادن (دَ زَ دَ) رها شدن. رهیدن. آسوده شدن: چون از ذکر انساب و تواریخ فرس فراغ افتاد... (فارسنامۀ ابن بلخی). رجوع به فراغ شود لغت نامه دهخدا