معنی فاش گردیدن فاش گردیدن (دَ هََ تَ) آشکار شدن. فاش شدن: چراگوید آن حرف در خفیه مرد که گر فاش گردد شود روی زرد. سعدی (بوستان). رجوع به فاش و فاش شدن شود لغت نامه دهخدا