معنی فاسد شدن فاسد شدن (دَ شُدَ) تباه شدن. تباه گردیدن: ظن آن شخص فاسد شد و بازار اینان کاسد. (گلستان) ، گندیدن. رجوع به فاسد شود لغت نامه دهخدا