جدول جو
جدول جو

معنی فارق

فارق
(رِ)
نعت فاعلی از فرق و فرقان. آنکه میان حق و باطل فرق گذارد. (از اقرب الموارد). جداکننده. ممیز. تأنیث آن فارقه. ج، فارقات، فوارق، ماده شتری که از درد زایمان به خود پیچد. ج، فوارق، فرّق، فرق. (از اقرب الموارد) ، ماده خری که ازدرد زایمان به خود پیچد. (آنندراج) ، پاره ابری که از ابرها جدا افتد. (از اقرب الموارد).
- قیاس مع الفارق، قیاس کردن چیزی با چیز دیگر بلا مناسبت و اشتراک میان هر دو. (آنندراج). رجوع به قیاس شود
لغت نامه دهخدا