جدول جو
جدول جو

معنی فارغ کردن

فارغ کردن
(دُ رَ / رِ دَ)
آسوده کردن:
پیش او بنوشت شه کای مقبلم
وقت آمد زود فارغ کن دلم.
مولوی.
، پایان دادن، زایانیدن
لغت نامه دهخدا