جدول جو
جدول جو

معنی فاراب

فاراب
غالباًبین فاراب و فاریاب خلط کنند، فاراب ولایتی است وراءسیحون در حد فاصل بلاد ترک، و آن از شهر شاش (چاچ) دورتر و به بلاساغون نزدیک است و اسماعیل بن حماد جوهری مصنف صحاح در لغت، و ابونصر فارابی فیلسوف مشهور ازآنجا هستند، (از معجم البلدان)، این شهر در اقصی بلاد ترکستان بر ساحل غربی سیحون و همان اترار مورخان قرون وسطی است که امیر تیمور آنجا وفات کرد و خرابه های آن هنوز در نه فرسخی جنوب شرقی ترکستان حالیه باقی است، (بیست مقالۀ قزوینی ج 1 ص 92 و 93) :
سپه کشید چه از تازی و چه از بلغار
چه از برانه، چه از اوزکند و از فاراب،
عنصری،
اما فاریاب شهری است مشهور به خراسان قدیم از اعمال گوزگانان، نزدیک بلخ، مغرب جیحون، و آن را به اماله فیریاب گویند، از فاریاب تا بلخ شش مرحله است و خرابه های آن به نام خیرآباد هنوز باقی است، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، رجوع به فاریاب شود
لغت نامه دهخدا