جدول جو
جدول جو

معنی فاخته گون

فاخته گون
(تَ / تِ)
برنگ فاخته. خاکستری:
چو شد ز نم زدن ابرهای فاخته گون
درخت باغ چو طاوس جلوگی خرم.
سوزنی.
ریخته آسمان فاخته گون
از هوا فاخته، ز فاخته خون.
نظامی.
فاخته فریادکنان صبحگاه
فاخته گون کرده فلک را به آه.
نظامی
لغت نامه دهخدا