جدول جو
جدول جو

معنی غوطه ور کردن

غوطه ور کردن
(دِ رَ مَ دَ)
فروبردن چیزی یا کسی را در آب. سر در آب فروبردن. غوطه دادن. غوته دادن. رجوع به غوطه و غوته شود
لغت نامه دهخدا