در تاریخ بیهقی (چ غنی ص 285) آمده: و از کابل برفت امیر، و به پروان آمد، و آنجا پنج روز ببود با شکار و نشاط و شراب، تا بندها و ثقل از بژغوژک بگذشتند، پس از بژ بگذشت... همچنین در ص 404 از کتاب مذکور چنین آمده: وزیر بر راه بژغوزک رفت. و در ص 558 چنین است: و از راه پژغوژک می آییم... و از پژغوژک بگذشت. ترکیب بژغوژک بحال اضافه یعنی گردنۀ غوژک، چه بژ که در فرهنگها با باء فارسی آمده است بمعنی گردنۀ کوه است (رجوع به پژ شود) و پژم نیز به همین معنی نوشته اند، و شاید کلمه یله بشم نام گردنه ای در نواحی قزوین، و بشم که نام گردنه ای است در فیروزکوه مربوط به همین ماده باشد، و اما غوژک که در بعض نسخه های تاریخ بیهقی غورک با راء است، گویا مقصود همان گردنۀ غوزک است که در تاریخ عتبی ذکر شده، و در آنجا جنگی میان سبکتگین و چیپال اتفاق افتاده است. رجوع به تاریخ عتبی ص 22 شود. لیکن در کتابهای جغرافیایی که در دسترس بود نام این محل دیده نشد و نامهای شبیه به آن مانند غوزه، غوره، غورشک که در معجم البلدان یاقوت آمده، مربوط به اینجا نیست. (حاشیۀ تاریخ بیهقی چ غنی ص 285). بیرونی در تحقیق ماللهند ’ثنیه غوزک’ بمعنی گردنۀ غوزک آورده است و کاملاً با آنچه بیهقی آورده منطبق است. وی گوید: ازجبال نزدیکی کابل آبی جاری شود که آن را شعبه غوروند نامند، و آب گردنۀ غوزک و همچنین آب درۀ پنجهیراسفل از شهر بروان (پروان) نیز بدان می پیودند. و در ’الجماهر’ (صص 219- 220) نیز شرحی درباره همین گردنه آمده است، ولی در اینجا غورک به راء مهمله است