معنی غور
غور
(غِ وَ)
خونبها. دیه. (از اقرب الموارد) (المنجد)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " غور " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...