جدول جو
جدول جو

معنی غنی کردن

غنی کردن
(دَ گِ رِ تَ)
توانگر ساختن. بی نیاز کردن. رجوع به غنی شود:
آن را که در رکوع غنی کرد بی سؤال
درویش را به پیش پیمبر سخاوتش.
ناصرخسرو.
غنی کرد گردنکشان را ز گنج
ز گوهر کشی لشکر آمد برنج.
نظامی.
غنی کردش از دادن طوق و تاج
همش تاج زرداد و هم تخت عاج.
نظامی.
- غنی کردن از چیزی، جای آن را گرفتن
لغت نامه دهخدا