قاسم غنی. به سال 1316 هجری قمری در شهر سبزوار متولد شد. پدرش سیدعبدالغنی زراعت پیشه بود و از محضر حاج ملا هادی سبزواری حکیم و فیلسوف معروف معاصر درک فیض کرده بود، و به فلسفه و ادبیات علاقه داشت و از این رو فرزندش نیز از کودکی شوق وافر به تحقیق و مطالعه در فنون ادب و فلسفه پیدا کرد. چهارده سال بیش نداشت که پدرش جهان را وداع گفت. پس از طی تحصیلات مقدماتی برای تکمیل مطالعات و معلومات به تهران آمد وبه مدرسه دارالفنون قدیم که یکی از مدارس معروف آن زمان بود وارد شد، و در سال آخر تحصیل برای ادامۀ تحصیلات در رشتۀ پزشکی به بیروت رفت و در آنجا دانشکدۀ طب را به پایان رسانید و به اخذ دکتری نایل آمد و به زبان و ادبیات عرب احاطۀ کامل پیدا کرد. غنی در اواخر سال 1299 هجری شمسی به ایران بازگشت و به سبزوار رفت، و در آنجا مدت سه سال به طبابت اشتغال داشت، و پس از آن برای تکمیل تحصیلات خود به فرانسه رفت و در آنجا با محمد قزوینی آشنایی پیدا کرد، و در مجالسی که برای تحقیق در آثار ادبی و تاریخی و حکمت و عرفان در منزل هر یک از آنان تشکیل میشد از محضر یکدیگرکسب فیض میکردند. در آذرماه سال 1307 هجری شمسی به ایران بازگشت و مدت یک سال در سبزوار و چند سال در مشهد به طبابت پرداخت. در دوره های 10، 11، 12 و 13 بنمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در اسفندماه سال 1314 هجری شمسی بعنوان استاد در دانشکدۀ طب بتدریس دروس بیماریهای عصبی و تاریخ طب و علم اخلاق پزشکی مشغول شد، و مدت دو سال نیز در دانشکدۀ معقول و منقول به تدریس علم النفس پرداخت، و در همان احوال به عضویت کمیسیون پزشکی فرهنگستان ایران انتخاب شد. غنی پس از حادثۀ شهریور 1320 هجری شمسی برای نخستین بار در دولت سهیلی وزیر بهداری، سپس در فروردین ماه سال 1323 در کابینۀ ساعد وزیر بهداری و بعد وزیر فرهنگ شد، ولی در تاریخ نهم اردیبهشت همان سال بسبب کسالت مزاج از شغل خود استعفا کرد. و1945 میلادی بنمایندگی از طرف دولت ایران در کنفرانس سانفرانسیسکو شرکت کرد، و پس از آن نیز چندبار در کنفرانسهای مختلف جهانی بعنوان نمایندۀ دولت ایران شرکت جست، و سه سال در کشورهای متحدۀ آمریکا به مسافرت و مطالعه و تحقیق و تتبع پرداخت. در اثر حادثۀ اتومبیل در سرحد کشور مکزیک استخوان پایش شکست و چهار ماه و نیم بستری بود. پس از رفع بیماری از طرف دولت ایران به سفارت کبرای مصر منصوب شد. در شهریورماه سال 1326 هجری شمسی به ایران بازگشت، و در آبان ماه سال 1327 بسمت سفیر کبیر ایران در ترکیه منصوب و عازم آنکارا شد، و در آنجا از این شخصیت ممتاز علمی و ادبی استقبال شایانی بعمل آمد. مدتی پس از آن برای معالجه به امریکا رفت، ولی مداوا مؤثر واقع نشد و در تاریخ دهم فروردین ماه سال 1331 هجری شمسی در لوس آنجلس درگذشت. غنی یکی از رجال نامی و شخصیتهای بزرگ فرهنگی و سیاسی معاصر و از خدمتگزاران ادب و زبان فارسی بود. به زبانهای فرانسوی و انگلیسی و عربی احاطۀ کامل داشت، و با افکار بزرگان باخترزمین آشنا بود. به آثار آناتول فرانس دانشمند معروف فرانسه بسیار علاقه مند بود و سه کتاب از آثار او را به فارسی سلس ترجمه کرده است. محمد قزوینی در این باره مینویسد: ’نخستین قدمی که دراین راه دیدم ایشان برداشته بودند، و آن ترجمه و طبع دو داستان معروف نویسندۀ مشهور فرانسه آناتول فرانس بود که در کمال خوبی با انشاء روان منسجم و بکلی عاری از جمیع این سخافتهای اختراعی سنوات اخیر به اضافۀ حواشی و توضیحات بسیار مفید از عهدۀ آن برآمده بودند. یکی داستان طائیس که از شاهکارهای مشهور نویسندۀ فرانسوی مزبور است و مکرر در اپرای پاریس به معرض نمایش گذارده شده است و دیگری ’عصیان فرشتگان’ است. داستان طائیس بسال 1308 و کتاب عصیان فرشتگان 1309 به طبع رسیده است، و ’بریان پزی ملکۀ سبا’ را در آذرماه 1323 هجری شمسی بمناسبت صدمین سال تولد آناتول فرانس با کمال دقت و امانت به فارسی روان ترجمه کرده، حواشی و توضیحات لازم بسیاری بر آن افزوده است، و مسائل علمی، فلسفی و حکمی را نیز توضیح داده است. غنی از نظر اعتقادی که به لسان الغیب حافظ داشت، در آثار و احوال حافظ و حوادث زمان او تحقیقات و تفحصات عمیق کرد. و در کتاب نفیس ’بحث در آثار و افکار و احوال حافظ’ نکات تاریک زمان او را روشن ساخت، و از این راه خدمت بزرگی به ادبیات زبان فارسی نمود. محمد قزوینی دوست و معاشر آن مرحوم در مقدمۀ جلد اول اهمیت این کتاب را بتفصیل بیان کرده است. (رجوع به مقدمۀ مذکور شود). جلد اول کتاب که راجع به تاریخ عصر حافظ یا تاریخ مفصل فارس و مضافات و ایالات مجاور آن در قرن هشتم هجری است در مرداد سال 1321 هجری شمسی به انضمام حواشی و فهارس مربوط و مقدمۀ فاضلانۀ محمد قزوینی در تهران در چاپ خانه بانک ملی ایران به چاپ رسید، وجلد دوم آن که تاریخ تصوف در اسلام و تطورات و تحولات مختلف آن از صدر اسلام تا عصر حافظ است در آبان ماه سال 1322 هجری شمسی به انضمام مقدمه و حواشی و فهارس مبسوط بعلاوۀ فرهنگ مصطلحات صوفیه طبع شد. علاوه بر کتاب فوق، غنی با همکاری دانشمند فقید محمد قزوینی، دیوان حافظ را نیز جداگانه تصحیح کرد و این دیوان به سال 1320 هجری شمسی از طرف وزارت فرهنگ انتشار یافت. سایر تألیفات و آثار غنی عبارتند از: 1- رساله ای در شرح احوال و آثار ابن سینا در 106 صفحه که در دی ماه سال 1315 هجری شمسی از طرف دبیر خانه فرهنگستان ایران انتشار یافت. 2- معرفه النفس، از انتشارات مؤسسۀ وعظو خطابه و مجموعۀ دروس او در دانشکدۀ معقول و منقول. 3- مشارکت در تصحیح رباعیات عمر خیام با فروغی که بسال 1321 هجری قمری به طبع رسید. 4- مشارکت در تصحیح تاریخ بیهقی با اکبر فیاض استاد دانشگاه در سال 1324 هجری شمسی. غنی ایام فراغت را به مطالعه و تحقیق میگذرانید. کتاب خانه شخصی او شامل پنجهزار جلد کتاب خطی و چاپی و حاوی نسخ ممتازی از کتب نفیس قدیم و جدید بود. بقرار مسموع غنی نظر به علاقۀ فراوانی که به آثار فرهنگی و ملی و هنرهای زیبا در طی سالیان دراز داشت، موزه ای از عکسها و خطوط رجال و مشاهیر ایران فراهم آورده بود که از لحاظ نفاست و زیبایی کم نظیر است، و کمتر میتوان به جمعآوری آن موفق شد. (از مجلۀ دانش سال 1331 شمارۀ 10 و 11 ص 565 به اختصار). و رجوع به مجلۀ مذکور شود