جدول جو
جدول جو

معنی غلس

غلس
(غَ لَ)
تاریکی آخر شب. (منتهی الارب) (دهار) (مهذب الاسماء) (آنندراج) (غیاث اللغات). ظلمه آخر اللیل، تقول: رأیت منک غلس الظلام خیالاً. (اقرب الموارد). ج، اغلاس. (مهذب الاسماء). تاریکی آخر شب چون با سپیدی صبح درآمیزد، و آن همان است که به فارسی شبگیر گویند: و او را اعلام داد تا بگاهتر در غلس بیامد و در آن صفه زیر شادروان بنشست. (تاریخ بیهقی).
خم روان کرده ز سحری چون فرس
کرده کرباسی ز مهتاب و غلس.
مولوی (مثنوی چ نیکلسون دفتر 6 ص 546)
لغت نامه دهخدا