جدول جو
جدول جو

معنی غلاف کردن

غلاف کردن
(دَ خَ دَ)
یا در غلاف کردن. در غلاف گذاشتن. اغلاف. رجوع به غلاف و اغلاف شود:
یک نفس آن تیغ برآر از غلاف
چند غلافش کنی ای برخلاف.
نظامی.
زین سبب من تیغ کردم در غلاف
تا که کژخوانی نخواند برخلاف.
مولوی (مثنوی).
، در تداول عامه، دست از کاری بازداشتن. ترک کاری گفتن. منصرف شدن: فلانی غلاف کرد
لغت نامه دهخدا