معنی غضاب غضاب (غِ) خاشاک چشم. (منتهی الارب). قذی. (اقرب الموارد) ، بیماریی است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). چیچک. (منتهی الارب). آبله. (ناظم الاطباء). جدری. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا