سازی باشد که آن را کمانچه خوانند. (از برهان قاطع) (جهانگیری) (انجمن آرا) و (آنندراج). این لغت را در فرهنگ سروری و سرمۀ سلیمانی با عین بی نقطه و زای فارسی نوشته اند و گفته اند سازی است که مطربان نوازند، و در جای دیگر به معنی ساز طنبور آمده است. (برهان قاطع). نوعی از کمانچه با کاسۀ بزرگتر. غچک. (آنندراج) (انجمن آرا) (جهانگیری). غجک. (انجمن آرا) : بس کند زهره سازها بر کار از پی عیش این مبارک سور دف و چنگ ورباب و زنبوره غژک و نای و بربط و طنبور. نزاری قهستانی (از آنندراج) (انجمن آرا) (جهانگیری). رجوع به غچک وغجک شود