معنی غریبی کردن غریبی کردن (دَ دَ) مسافر شدن. سفر کردن. بیگانگی کردن. عدم آشنایی نمودن، وحشت کردن. (ناظم الاطباء). ترسیدن شیرخواره از دیدن کسی ناشناس لغت نامه دهخدا