معنی غریبستان غریبستان (غَ بِ) محل غریبان. جای غربا، گورستان. مقبره: قافله بازآید اندر شهر بی دیدار ما ما به تیغ قهر حق کشتۀ غریبستان شویم. سنائی. تا که در منزل حیات بود سال دیگر که در غریبستان ؟ سعدی لغت نامه دهخدا