معنی غریب نمودن غریب نمودن (دَ دَ) عجیب جلوه کردن. شگفت به نظر آمدن. غریب آمدن: مینماید عکس می در رنگ روی مهوشت همچو برگ ارغوان بر صفحۀ نسرین غریب. حافظ. رجوع به غریب آمدن شود لغت نامه دهخدا