جدول جو
جدول جو

معنی غرقی

غرقی
(غَ قا)
جمع واژۀ غریق. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غریق شود: ارث غرقی و مهدوم علیهم، غرق شدگان و مهدوم علیهم از همدیگر ارث میبرند در صورتی که ایشان یا یکی از ایشان مالی داشته و حق توارث داشته باشند و تقدم مرگ هیچیک معلوم نگردد. رجوع به ارث و کتاب شرائع چ 1311 ص 269 شود
لغت نامه دهخدا