نوعی از درخت بزرگ، یا آن عوسج است چون بزرگ گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). نوعی از عوسج باشد، و آن درختی بود که برگ و بار آن را بجوشانند، و در خضابها به کار برند. (برهان قاطع). عوسج بزرگ. (تذکرۀ داود ضریر انطاکی). خارسنجان که آن را عوسج نیز گویند. (از فرهنگ شعوری). درختی است خاردار، سپیدی بیضه که بر زرده باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). سفیدۀ تخم مرغ. (از اقرب الموارد) ، بقیع الغرقد، گورستانی است در مدینه، بدان جهت که درخت غرقد رویاند، و حالا درخت رفت و نام باقی است. (منتهی الارب) (آنندراج)