معنی غرشی غرشی (غَ) قهر و غضب. (آنندراج). غرش. غرّش. غرس. غرس. غرس. (برهان قاطع و حواشی آن چ معین). غرشا. (فرهنگ شعوری) : به زیردست را غرشی روا نیست ضعیفان را جفا کردن سزا نیست. (!) میر نظمی (از فرهنگ شعوری) لغت نامه دهخدا