جدول جو
جدول جو

معنی غرانقه

غرانقه
(غُ نِ قَ)
زن جوان پرگوشت: امراءهغرانقه. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غرانق شود، لمه غرانقه، موی پیچه که باد بجنباند. (از منتهی الارب). غرانقیه. (اقرب الموارد). رجوع به غرانقیه شود
لغت نامه دهخدا