معنی غبار افشاندن غبار افشاندن (شُ دَ) گرد برانگیختن. گرد پاشیدن: دی غباری بر فلک میرفت گفتم کاین غبار مرکبان شه ز راه کهکشان افشانده اند. خاقانی. ساحل آماده ای گشته ست هر آغوش موج گر غبار از دل به بحر بی کنار افشانده ام. صائب لغت نامه دهخدا