معنی غایب گشتن غایب گشتن (وَ جُ تَ) پنهان شدن: دمنه چون از چشم شیر غایب گشت شیر تأملی کرد. (کلیله و دمنه). وین طرفه تر که تا دل من در کمند تست حاضر نبوده یک دم و غایب نگشته ای. سعدی (بدایع) لغت نامه دهخدا