جدول جو
جدول جو

معنی غانه یمن

غانه یمن
(نَ)
نام شهری است در حدود یمن. گویند خاک آن شهر طلا دارد زیرا که خاکروبۀ آن رامیشویند سونش طلا برمی آید. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) : وز زمین یمن آنچ از شهرهای صنعاء جنوبی است، چون ظفار و حضرموت و عدن و دنقله شهر نوبیان و غانه از شهرهای سپاهان مغرب و آنگاه به دریای محیط رسد به مغرب. (التفهیم بیرونی ص 198). شهری است به مغرب. (منتهی الارب). مؤلف نزهه القلوب آرد: مغرب از اقلیم اول است و مملکتی فراوان بی اندازه دارد بلاد بزرگش مدینهالفیل و آن را قطانیه خوانند. شهری بزرگ است و در او کنایس بسیار و عجایب و غانه و قمراطه و قصرالفلوس و دیگر بلاد بزرگ. (نزهه القلوب چ لندن مقالۀ ثالثه ص 272). و در تاریخ بیهق در ضمن فصل ولایات مشهور و نواحی معمور ربع عالم آرد: اول ولایت زنج است که آن را زنگبار خوانند و شهر معظم آن را سفالهالزنج و قنبله خوانند دوم بلاد سودان است نهایت عمارت اقصای مغرب شهر بزرگتر آن را غانه خوانند. (تاریخ بیهقی ص 17). مؤلف تاریخ ایران باستان آرد: و پس از آن در ازمنۀ بعد بجایی از افریقا منتشر شد (تمدن) که حال موسوم به گینه است. (تاریخ ایران باستان ص 27) و مراد از گینه در این جاهمان غانۀ سودان است. و در معجم البلدان آرد: کلمهعجمیه لااعرف لها مشارکاً من العربیه و هی مدینه کبیره فی جنوبی بلاد المغرب متصله ببلاد السودان یجمع الیها التجار و منها یدخل فی المفازات الی بلاد التبر و لولاهالتعذر الدخول الیهم لا تهافی موضع منقطع عن الغرب عن بلاد السودان فمنها یتزودون الیها و قد ذکرت القصه فی ذالک فی التبن. (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 263). و رجوع به نخبه الدهر دمشقی ص 19، 22، 50 شود. مؤلف روضات الجنات آرد: اقول و ارض المغرب واسعه کبیرهجداً و من اقالمیها المشهوره بلاد الاندلس المتقدم الیها الاشاره و منها بلاد مملکه افریقیه و بلاد بربر و بلده فاس المتکرر ذکره فی هذا الکتاب و مدینه غانه الواقعه فی جنوب بلادالمغرب و هی متصله ببلادالتتر یجمع الیها التجار و منها یدخلون بلادالتر و هی اکثر بلاداﷲ ذهباً لانها بقرب معدنه واکثر لباس اهلها جلدالنمر. (روضات الجنات ص 426)
لغت نامه دهخدا