گیاهی است که شیر را در حال منجمد گرداند، یا آن بمهمله است ’عالیون’، (منتهی الارب)، عاقداللبن، نباتی است ایستاده، طبیعت آن گرم در درجۀ اول و در دوم خشک، (الفاظ الادویه)، غالیون یا قالبون علف شیر، (دزی ج 2 ص 199)، و صاحب مخزن الادویه آرد: غاربون ... لغت یونانی است بمعنی عاقداللبن جهت آنکه شیر را مانند انفحه منجمد میگرداند ... ماهیت آن: نباتی است ایستاده برگ آن طولانی و گل آن زرد و باریک و ریزه و انبوه و خوشبو به اندک حدت و منبت آن کنار آبهای ایستاده، طبیعت آن گرم در اول و خشک در دوم، و خواص آن حابس نزف الدم و ضماد آن جهت سوختگی آتش و قطع خون جراحات و با قیروطی و روغن جهت رفع اعیا و بیخ آن در آخر اول گرم و در دوم تر، افعال آن بغایت محرک باه است - انتهی، و صاحب تحفه آرد: در قانون در حرف عین مذکور است و به لغت یونانی بمعنی عاقداللبن است چه آن نبات حکم پنیر مایه دارد در بستن شیر، برگش دراز و گلش زرد و ریزه و انبوه و خوشبو نزدیک آبهای ایستاده میروید در اول گرم و در دوم خشک و حابس نزف الدم و ضماد گل او جهت سوختگی آتش و قطع خون جراحات و باروغن گل جهت اعیا نافع است و بیخ او در آخر اول گرم و در نیمۀ دوم تر و بغایت محرک باه است - انتهی