معنی غاژ کردن غاژ کردن (نَ / نِ دَ) غاز کردن. پنبه دانه از پنبه بیرون کردن و پشم را زدن و مهیا ساختن از برای رشتن. (برهان) (سروری) (آنندراج). فلخمیدن. فلخودن. فلخیدن. فرخمیدن. زدن. حلاجی کردن. پاک کردن. رجوع به غاژکرده شود لغت نامه دهخدا