جدول جو
جدول جو

معنی غار افراسیاب

غار افراسیاب
(اَ)
غار...، نام غار افسانه ای که محل شمامۀ جادو بوده است. در اسکندرنامه آمده است: چون صلصال خبردار شد از اشکنجه کردن مهترنسیم، ازشهر خطا بیرون آمده داخل در غار افراسیاب شد در پیش شمامۀ جادو رسید. (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 261) ، گرفتن قوم مهتر خود را. و بدین معنی بصیغۀ مجهول استعمال میشود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، از بالای کوه فرود آمدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بشیب فروشدن. (تاج المصادر بیهقی) ، بکسی و بجائی فرود آمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بکسی فرود آمدن. (تاج المصادر بیهقی) ، ذبح کردن فرع که بچۀ نخستین شتر و گوسپند است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، فرع آوردن شترمادگان. (منتهی الارب) (آنندراج). فرع آوردن ماده شتر. (ناظم الاطباء) ، خداوند شتران فرع آور شدن، بطلب آب و علف رفتن پیش از قوم، گرد گردیدن به هر جای و دانستن خبر آن، خون آلود کردن لگام دهن اسب را، آغاز کردن کاری و سخنی را، دوشیزگی بردن عروس را، تیمار و کفالت اهل خود کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، تباهی انداختن کفتار در گوسپندان و خون آلود گردانیدن آنها را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، ببالا برشدن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا