معنی عوم عوم(خَ لَ) شنا کردن در آب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، رفتن شتر و کشتی و راندن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). حرکت کردن شتر در صحرا و کشتی در دریا. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا