معنی عوض کردن عوض کردن (اَ کَ دَ) چیزی را بجای چیز دیگر دادن و مبادله کردن. کوهریدن. گهولیدن. تبدیل نمودن. (ناظم الاطباء). عوض گردانیدن. تعویض. بدل کردن: به نور عقل درین انجمن کسی بیناست که کرد دولت بیدار را به خواب عوض. صائب (از آنندراج) لغت نامه دهخدا