معنی عوری عوری برهنگی، (آنندراج)، برهنه بودن، لخت بودن: معروف به بی سیمی مشهور به بی نانی همچون الف کوفی از عوری و عریانی، سنائی، چو درویشی به درویشان نظر به کن که قرص خور به عوری کرد عوران را فنک پوش زمستانی، خاقانی لغت نامه دهخدا