معنی عوج عوج جمع واژۀ أعوج، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، رجوع به اعوج شود، جمع واژۀ عوجاء، (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)، رجوع به عوجاء شود لغت نامه دهخدا