معنی عنیز عنیز (عَ) آفت رسیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دچارشده به داهیه و سختی. (از اقرب الموارد). عنوز. رجوع به عنوز شود، بدبخت و بی طالع. (از ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا