معنی عمیس عمیس (عَ) کار دشوار و بی سروته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کاری که انجام شدنی نباشد و بر اصلاح آن راهی یافت نشود. (از اقرب الموارد). عموس. رجوع به عموس شود. ج، عمس، عمس. (از ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا