جدول جو
جدول جو

معنی عمل

عمل
(عَ مِ)
برق پیوسته درخشنده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد کارکن، یا مرد که بر کار سرشته شده باشد و آن کار مطبوع وی بود. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا