جدول جو
جدول جو

معنی عمرکاه

عمرکاه
(بَ زْ / زِ)
هر چیز که عمر را تلف کند. متلف. (ناظم الاطباء) :
از پی شهوتی چه کاهی عمر
عمرکاه تو هر زمانی چرخ.
خاقانی.
بیداد ترا که عمرکاهست
زیبایی چهره عذرخواهست.
خاقانی.
کلک تو خوش نویسد در شأن یار و اغیار
تعویذ جان فزایی افسون عمرکاهی.
حافظ
لغت نامه دهخدا