ابن اوس بن خالد بن عبید بن امیه بن عامر بن خطمۀ انصاری خطمی. نام او عماره است، ولی ’ذهبی’ عمارگفته است و بنابر عقیدۀ ابن حجر ’عماره’ صحیح است. رجوع به عمارۀ انصاری (ابن أوس بن خالد...) شود ابن بولانیّه. جوالیقی بیتی از او در کتاب المعرب نقل میکند و مینویسد که شرح حالی از وی به دست نیامد. رجوع به المعرب جوالیقی ج 1 ص 336 مادۀ ’النورج’ شود ابن عکرمه. ’ذهبی’ او را عماربن عکرمه گوید، اما ’ابن حجر’ نویسد که نام او ’عماره بن زعکرۀ مازنی...’ است. رجوع به عمارۀ مازنی (ابن زعکره...) شود ابن معاذ بن زراره بن عمرو بن غنم بن عدی بن حارث بن مره بن ظفر انصاری ظفری، مکنی به ابونمله. صحابی بود. رجوع به عمار انصاری (ابن معاذبن...) شود ابن یاسر بن عامر بن مالک بن کنانه بن قیس بن حصین وذیم کنانی مذحجی عنسی قحطانی، مکنی به ابوالیقظان. رجوع به عمار کنانی (ابن یاسربن...) شود ابن ابی عمار. وی تابعی بود. (از منتهی الارب). و در امتاع الاسماع حدیثی از او نقل شده است. رجوع به امتاع الاسماع مقریزی ج 1 ص 10 شود ابن غیلان بن سلمه بن معتب بن مالک بن کعب بن عمرو بن سعد بن عوف بن ثقیف ثقفی. صحابی است. رجوع به عمار ثقفی (ابن غیلان...) شود ابن عبیدالله خثعمی. صحابی است. و نام او را ’عماره بن عبید خثعمی’ دانسته اند. رجوع به عمارۀ خثعمی (ابن عبید...) شود ابن ابی سلیمان. وی فقیه کوفه بود و ذکر او در العقد الفرید آمده است. رجوع به العقد الفرید ابن عبدربه ج 3 ص 367 شود ابن عمارۀ زعفرانی بصری، مکنی به ابوهاشم و مشهور به صاحب الزعفرانی. محدث بود. رجوع به ابوهاشم (عماربن...) شود ابن زربی بصری، مکنی به ابومعتمر. محدث بود و از معتمربن سلیمان روایت میکرد. رجوع به ابومعتمر (عماربن...) شود ابن برکات بن جعفر بن برکات بن ابی نمی حسنی. از اشراف و بزرگان مکه. رجوع به عمار حسنی (ابن برکات بن...) شود ابن ابی سلامه بن عبدالله بن عمران بن رأس بن دالان همدانی دالانی. تابعی بود. رجوع به عمار همدانی شود