امیر علیشیر نوائی، نام او علیشیربن الوس یا کیچکنه یا کیچینه یا کجکنۀ نوائی جغتائی و ملقب به نظام الدین است. وی از مشاهیر درباریان و وزرای سلطان حسین میرزا بایقرای گورکانی (875- 911 هجری قمری) و ازبزرگ زادگان خاندان جغتای بن چنگیزخان حاکم ماوراءالنهر و کاشغر و بلخ و بدخشان بود. او مردی نیکوصفت و دانشمند و شاعر بوده اشعار بسیاری به دو زبان فارسی وترکی جغتائی دارد به همین جهت مشهور به ’ذواللسانین’ بود. تخلص او در اشعار ترکی ’نوائی’ و در اشعار فارسی ’فانی’ یا ’فنائی’ است. وی در سال 844 هجری قمری متولد شد و در خردسالی با سلطان حسین میرزا که همدرس وهم مدرسه بوده اند، عهد و پیمان بسته بودند که هر کدام به سلطنت برسد از حال دیگری تفقد نموده و فراموشش نکند. نوائی از آن پس بمنظور تحصیل معارف و کمالات خراسان و سمرقند و بسیاری از شهرهای دیگر را سیاحت کردو در آن میان گرفتار فقر و فاقه ای سخت شد. در این هنگام سلطان حسین میرزا در هرات به سلطنت نشست و به حکم همان پیمان قدیم، امیر علیشیر را از سمرقند فراخوانده منصب مهرداری خود را به وی واگذار کرد و اندکی پس از آن امر صدارت را نیز به او داد و بزرگی مقامش به جایی رسید که هر یک از برادران و فرزندان سلطان، ملازمت او را مایۀ شرف و افتخار خود میدانستند و سلطان نیز بی مشورت او به هیچ کاری اقدام نمی کرد. اما علیشیر با وجود این همه مشاغل، از مطالعات علمی و تألیفات مختلف دست برنداشت و مجلس او مجمع علما و فضلای آن روزگار بود و کتاب خانه وی نیز عمومی و مورد استفادۀ علاقمندان بود که از آنجمله خواندمیر مؤلف تاریخ حبیب السیر نیز از آن کتابخانه بهره ها برده است. سرانجام وی از امور دولتی استعفا داده منزوی گشت و با ملاعبدالرحمان جامی مصاحب شد و درویشی را بر همه امورترجیح داد. و در عین انزوا نیز مورد توجه سلطان حسین بوده و شاهزادگان موظف به استفاده از مجالس وی بودند. و عاقبت او به سال 906 یا 907 هجری قمری درگذشت. امیر علیشیر علاوه بر مقام علمی و تألیفات بسیاری که داشت، از آنجاکه شخصی خیر و نیکوکار بود آثار خیریۀ بسیاری از او به جای مانده است که از آن جمله ایوان جنوبی صحن عتیق حضرت رضا (ع) و آب نهر خیابان مشهد، و مقبرۀ فریدالدین عطار نیشابوری در نیشابور، و بقعۀ امیر قاسم الانوار در قریۀ لنگر میباشد و تعداد این آثار او را تا سیصد وهفتاد نوشته اند. از جمله تألیفات اوست:1- اربعین منظوم. 2- تاریخ انبیاء، به ترکی. 3- تاریخ ملوک عجم، به ترکی. 4- ترجمه اللغه الترکیه بالفارسیه، که یک نسخۀ آن در کتاب خانه رضوی موجود است. 5- خمسۀ نوائی، که در تقلید و استقبال از خمسۀ نظامی سروده و آن پنج مثنوی است به زبان ترکی جغتائی به نامهای: حیرهالابرار، لیلی و مجنون، فرهاد و شیرین، سبعۀ سیاره، سد اسکندری یا اسکندرنامه. 6- خمسهالمتحیرین، و آن رساله ای است به زبان ترکی جغتائی در شرح حال عبدالرحمان جامی. و با در نظر گرفتن یک مقدمه ویک خاتمه و سه مقاله، بدین نام خوانده شده است. 7- دیوان ترکی غزلیات، که شامل چهار دیوان به نامهای: غرائب الصغر (یا غرائب النوائب) ، نوادرالشباب، بدایع الواسط، و فوائدالکبر میباشد و آنها را بترتیب در خردسالی و جوانی و سن کمال و سالخوردگی و انزوا نظم کرده است. 8- دیوان فارسی، محتوی شش هزار بیت. 9- سراج المسلمین. 10- عروض ترکی. 11- مثنوی لسان الطیر. 12- مجالس النفائس، که تذکره ای است به ترکی در شرح حال قریب به سیصد و پنجاه تن از بزرگان و شعرای معاصر خود. ودو ترجمه آن در تهران به چاپ رسیده است. 13- محاکمهاللغتین، در محاکمۀ دو زبان ترکی و فارسی. و به چندین دلیل اولی را کاملتر از دومی دانسته است. 14- محبوب القلوب. 15- مفردات، در معمی. 16- منشآت ترکی. 17-منشآت فارسی. 18- نسائم المحبه، که ترجمه ترکی نفحات الانس جامی است. 19- نظم الجواهر. (از ریحانه الادب از مجمعالفصحاء ج 1 ص 41 و قاموس الاعلام ج 6 ص 3195 ولغات تاریخیه و جغرافیۀ احمد رفعت ج 7 ص 53 و تذکرۀ نصرآبادی ص 470 و فهرست کتاب خانه سپهسالار تهران). و نیز رجوع به مآخذ ذیل شود: حبیب السیر چ خیام ج 4ص 137 و 159 و... دستورالوزراء خواندمیر ص 397 و 404 و... الذریعۀ آقابزرگ ج 9 ص 804. ترجمه مجالس النفائس، در مقدمۀ آن و ص 244. مجالس العشاق. تحفۀسامی ص 179. مرآه الخیال ص 172. فهرست کتاب خانه مجلس شورای ملی ج 3 ص 367